ای خدا............
عشقِ پریدن و عطشِ رسیدن شدت گرفته است. راهی به سوی خودت بگشا.
خداوندا..........
به جان های ما لباس ادب بپوشان که عریانی از ادب، رسوائی هر دو جهان است.
خدایا..........
به ما آداب عاشقی بیاموز و اصول عشقبازی و راه و رسم کرشمه شناسی.
ای خدای یوسف.......
برای این که دل ،به زلیخایِ وسوسه نسپاریم، به جلوه ای از جمال تو محتاجیم
ای بانی مهربانی های پنهان............
به ما ظرفیت مهربانی بی اجر و مزد عنایت کن.
ای پناه اشک های پنهان.......
خوشا به حال آنان که اشک را نه بر گونه های خویش که بر دامان دست های تو می بارند. خوشا به حال آنان که در گریه های شبانه، سر برشانه تو دارند. ما را آغوش اجابتی این چنین عنایت کن.
ای خدای کرشمه های پنهان.......
لرزش دل های عاشق را با نگاه خودت آرام کن.
ای خدای قنوت های تب دار..........
توچه نزدیکی آن زمان که دستها به سوی توبالا می آید. پای ما را از زمین بکن.
ای خدای دلهای شکسته...........
نعمت شکستگی دل را بر ما ارزانی دار.
ای خدای زمزم............
خواستن و چگونه خواستن را به ما بیاموز و چشمه معرفت را از کویر وجودمان زلال و لاینقطع بجوشان.
ای خدای هاجر...........
عشق و اعتماد و یقین به خودت را در ما تقویت کن تا دست تلاش و پای رفتنمان در مسیر تو فرو نماند.
ای خدای مجیب الدعوات...........
در آستان تو، خواست، عین استجابت است و سوال، عین جواب، و هر کسی را توفیق خواستن و طلب کردن نیست.
ای خداوند رافع الدرجات........
مدارج این دنیای دون، پوچ و میان تهی است. این را به مردمان تفهیم کن تا عمر نازنین به این بازی عبث نبازند. ما را به مسابقه ای که تو در مقصد آن نشسته ای، رهنمون باش.
ای خداوند عالم الخفیات..........
امان از ظاهر های فریبنده و باطن های ننگین
فغان از سخن های شیرین و مقاصد شوم